اعتیاد به موادمخدر یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی،
اقتصادی و بهداشتی است که آثار آن تهدید بزرگى برای جامعه انسانی است و باعث تخریب
اجتماع می شود. آمار بالای استفاده از موادمخدر در دنیا تا حدی است که یکی از سم شناسان
مشهور دنیا به نام "لودینگ" میگوید: "اگر خوردنیها را جدا کنیم، هیچ
ماده ای در دنیا نیست که به اندازه موادمخدر به آسانی وارد زندگیشان شده باشد".
اعتیاد به موادمخدر جدای از زیانهای تهدیدکننده ی جسمی، مانند مبتلا شدن به بیماریهای
عفونی از جمله، ایدز، هپاتیت، سل، تأثیرات منفی اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارد،
مانند جرمهای مرتبط با موادمخدر از جمله دزدی، جرم، فقر و از بین بردن بخش زیادی از
درآمد مادی کشور و از بین رفتن قسمت زیادی از ارزشها و قوانین اجتماعی و اخلاقی. استفاده
بیش از حد موادمخدر در یک قرن اخیر نگرانی کشورهای زیادی را به دنبال داشته است. کشور
ایران جمعیت جوان زیادی دارد که بیش از 50% از جمعیت کشور در سن زیر 20 سال و 62% از
جمعیت این افراد، در شهرها ساکن هستند و از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در معرچ مهاجرت
است. شرایط استراتژیکی ایران طوری است که با کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان که
تولیدکننده اصلی مواد مخدر در جهان هستند، همسایه است و از طرف دیگر ترانزیت موادمخدر
در کشور ایران به دلیل خصوصیات منطقه ای، استفاده داخلی از مواد مخدر را افزایش داده
است .پر شدن بیش از نیمی از زندانهای ایران از طرف مجرمین مرتبط با موادمخدر، درصد
بالای طلاق، به دلیل اعتیاد در خانواده و همچنین آمار بالای افراد آلوده به ویروس
ایدز در بین معتادین تزریقی نشانه عمق این بحران در کشور ایران است. از طرف دیگر استفاده
از ماده مخدری مانند تریاک پیشینه ای طولانی دارد، طرز مصرف موادمخدر در مقایسه با
گذشته تغییرات زیادی کرده است. از طرفی سن مصرف کنندگان، امروزه در مقایسه با سالهای
قبل پایین آمده است و از طرف دیگر مدل مصرف از تریاک به هروئین به صورت تزریقی و همچنین
چندین ماده مخدر جدید مانند شیشه و کراک تغییر پیدا کرده است.
بالا رفتن ارقام آماری بیانگر این
است که آمار معتادین در جامعه رو به افزایش است. جمهوری اسلامی ایران بر سر راه اصلی
قاچاق ماده مخدر افیونی در افغانستان و پاکستان به طرف خلیج فارس، ترکیه، روسیه و اروپا
قرار گرفته است. بخش عمده موادمخدر واردشده از افغانستان، از طریق ایران به دست مصرف
کنندگان در آسیای مرکزی و اروپا می رسد و بخش کمتری هم به روسیه می رسد. ناظران بر
این باورند که حداقل 40% ماده مخدر تولید شده از افغانستان وارد ایران می شود و بخش
عمده ای از آن در داخل ایران مورد مصرف قرار می گیرد. براساس آمارهای داخلی، میزان
موادمخدر توقیف شده در ایران، در بیشتر سالها، در مقایسه با کشورهای دیگر بالاست. تریاک
توقیف شده در ایران (تریاک بیشترین ماده مصرفی در ایران است) در مقایسه، 8 برابر بیشتر
از اندازه مواد توقیف شده از کشورهای دیگر در سال 2010 است. از سال 2007 به بعد حدودا
دو سوم هروئین توقیف شده در جهان در خاک ایران بوده و در یکی دوسال اخیر این میزان
به یک دوم رسیده است.
اگر سیستم حکومت ارتجاعی حاکم بر
کشورها، بار مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را بر دوش افراد تحمیل نموده است، رژیم
ایران تا جایی که در توان داشته، تمام ڤلمها و مشکلات اجتماعی را به مردم تحمیل کرده
است. اوضاع عمومی مردم و همچنین آمارهای اعلام شده از طرف مراکز بین المللی نشان داده
است که رژیم ایران در ایجاد مشکلات اجتماعی و تحمیل آن به مردم، همچنان دارای بالاترین
رتبه در بین کشورهاست.
اعمال تبعیچ جنسیتی و ستم و نبود
آزادی و حقوق ابتدایی و دمکراتیک و سرکوب کارگران و ملیتها در ایران و فقدان آزادی
بیان وعقیده و تا حدی تحمیل عقیده ای بر مردم برای شرکت کردن در کارهای سیاسی و فرهنگی
و اقتصادی و اجتماعی جامعه، از گسترش بیکاری و فقر در جامعه تا بحرانی مانند اعتیاد
به موادمخدر، خودکشی و طلاق و دزدی، کشور ایران همیشه در این زمینه ها در بالاترین
رتبه بندیهای جهان قرار دارد. در تحقیقات آماری انواع بحران در ایران، اعتیاد به موادمخدر
از جمله مشکلاتی است که امروزه به شکل بحرانی همه گیر تمام جامعه ایران را در بر گرفته
و افزایش آن تا حد زیادی سلامتی عمومی جامعه به خصوص جوانان را در معرض خطر قرار داده
است.
در ارتباط با روند روبه افزایش
اعتیاد به موادمخدر در ایران، هر چند مسئولین کشور ایران آمار درستی در این زمینه
ارائه نمی دهند، اما آمارهای مراکز و سازمانهای بین المللی اشاره به این دارد که پخش
و مصرف موادمخدر در چند سال اخیر تا حد زیادی بالا بوده است. براساس گزارش "مرکز
مبارزه با جرائم موادمخدر در سازمان ملل متحد"، ایران براساس جمعیت بیشترین نسبت
اعتیاد به موادمخدر را دارد. از هر 17 نفر در ایران یک نفر معتاد به هروئین و یا تریاک
است و 20% جمعیت سنی 10 تا 60 سال کشور، زندانی جرائم مرتبط با موادمخدر هستند. با
وجود این گزارشها، ایران می گوید فقط 2 میلیون معتاد در ایران وجود دارد در حالی که
این آمار به سال 76 برمی گردد و در حال حاضر این نسبت بیشتر شده است تا حدی که برخی
مراکز و سازمانها بر این باورند که این نسبت به 3 تا 4 میلیون نفر معتاد رسیده است.
سید مۆید علویان، معاون وزارت بهداشت کشور ایران نسبت معتادان کشور را 3 میلیون و
700 هزار نفر اعلام کرده است. اما همزمان محسن وزیریان، رئیس پیشگیری از سوومصرف مواد
مخدر آمار معتادین در ایران را 4میلیون نفر اعلام کرد. دکتر مصطفی اقلیمیا مسئول انجمن
علمی مددکاری اجتماعی ایران آمار 4 میلیون نفری را موثق اعلام کرد. تمامی این آمارها،
یعنی این 4میلیون نفر معتاد مربوط به تابستان سال 1384 می باشد. درآن سالهایی که
2 ماده مخدر هروئین و تریاک، دو ماده اصلی مصرفی بودند و مانند امروز موادمخدری مانند
کراک و شیشه بسیار شایع و فراگیر نبودند. به همین دلیل می توان گفت که تعداد معتادین
موادمخدر از آن میزان بسیار زیادتر است. با این حال اگر نسبت معتادین را 4 میلیون
نفر فرض کنیم، این افراد به صورت میانگین در خانواده 4 تا 5 نفری زندگی می کنند به
این ترتیب 16 تا 20 نفر از مردم ایران به صورت مستقیم در معرض خطر معتاد شدن هستند.
جدای از آمارهای داخلی، آمارهای خارجی نیز از نسبت بالای مصرف موادمخدر سخن میگویند.
"مرکز مبارزه با جرائم موادمخدر در سازمان ملل متحد" در اعلامیه سالانه
2008 خود وضعیت اعتیاد در ایران را به این صورت اعلام کرد: 14 تن هروئین و 450 تن تریاک
تولید شده افغانستان در ایران مورد مصرف قرار گرفته است که ایران و روسیه در صدر فهرست
مصرف کنندگان در جهان قرار گرفته اند. براساس همین گزارش، نسبت مصرف موادمخدر در ایران
با چین و هند برابری می کند، با توجه به اینکه در این گزارش صرفا به موادمخدری مانند
تریاک و هروئین اشاره شده و به مواد مخدرجدیدی مانند کراک و شیشه اشاره ای نشده است،
میتوان بیشتر عمق فاجعه اعتیاد به موادمخدر در ایران را درک کرد. در چند سال گذشته
به دلیل اینکه موادمخدری مپل کراک و شیشه به آسانی در دسترس است، بیشتر جوانان کشور
به مصرف آن روی آورده اند. در گزارش "سازمان ملی جوانان ایران" براساس تحقیقی
که انجام شده است، نسبت گرایش جوانان به مصرف موادمخدر شیشه و کراک روبه افزایش است.
براساس آخرین گزارش رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر کشور ایران، بیشتر عمق فاجعه آشکار
میشود،
کشف 2 کیلوگرم موادمخدر در هر دقیقه
و دستگیری 30 فروشنده مواد مخدر و معتاد در هر ساعت، به بحران اعتیاد در ایران اشاره
دارد. در همین زمینه خبرگزاری مهر روز 17 دیماه 1390 به گفته سردار مۆیدی، رئیس پلیس
مبارزه با موادمخدر، در 9 ماه اول سال 1390، 330 تن موادمخدر مصادره شده است، که به
طور میانگین روزانه 1192 کیلوگرم به کشور می رسد. همچنین براساس همین گزارش، مواد مخدر
مصادره شده از مواد مخدر سنتی ساخته می شوند. همچنین تولید مواد مخدر صنعتی در مقایسه
با گذشته رو به افزایش است. روزانه 10 نفر در ایران به دلیل مصرف مواد مخدر جان خود
را از دست می دهند. کشور ایران تاکنون بیشترین سرکوب و اعدام را برای مبارزه با مواد
مخدر اعمال کرده است اما با این وجود، نه تنها نتوانسته اصلاحی در این زمینه انجام
دهد بلکه روزبه روز شاهد اعتیاد و زندانیان مواد مخدر بیشتری در ایران هستیم.
سن اعتیاد تا حد زیادی کم شده است.
به همین دلیل مسئولین کشور ایران نه تنها نتوانسته اند قدمی برای کم کردن و اصلاح در
این زمینه بردارند، بلکه با سیاستهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، روزبه روز بیشتر،
پدیده اعتیاد را ترویج می دهند، به طوری که گفته می شود سپاه پاسداران یکی از بزرگترین
باندهای مافیای ترانزیت مواد مخدر به ایران و خارج از ایران است و همچنین باعث ترویج
و گسترش اعتیاد و تحجر سیاسی و بی اعتمادی در بین جامعه می شود و سود زیادی از این
تجارت به دست می آورد. سپاه پاسداران ستون رژیم ایران، باندی مافیایی در سیستم ایران
است که از راه توزیع و فروش مواد مخدر در بین جامعه ایران بزرگترین قدرت در تمام سیاستهای
ایران به شمار می رود. آنچه از سوی ایران به عنوان مقابله با اعتیاد و توزیع مواد مخدر
انجام می گیرد، غیر از تبلیغات و فریب افکار عمومی چیز دیگری نیست.
همانگور که مواد مخدر ضرر و زیان
فردی و اجتماعی به دنبال دارد، باعث زمینه سازی بیشتر انحرافات می شود، به همین دلیل
در ایران و بیشتر کشورهای جهان، اعتیاد جرم به شمار می رود. یکی از کارشناسان در همین
زمینه می گوید: " اعتیاد چیزی است که شخص معتاد شده دارای شخصیتی عادی و نرمال
نیست و نمی تواند که کارهای روزانه خود را براساس تواناییهایش انجام دهد، معتاد دائما
به دنبال لذت بردن است و لذت اعتیاد جای لذتهای دیگر را می گیرد و هر زمانی که 4 تا
12 ساعت ماده مخدر مصرف نکند، پریشان حال است و استرس دارد و سرانجام بر اپر آشفتگی
روانی نمی تواند انتڤارات خود را برآورده سازد به همین دلیل حالتی عصبی و تهاجمی برای
رسیدن به اهدافش دارد، اراده و عاطفه از بین میرود و معتاد در قبال قوانین اجتماعی،
عرف و اعتقادات مذهبی بی مبالات میشود و باعث می شود که جرائم گوناگونی انجام دهد.
عوامل اعتیاد به مواد مخدر
عوامل اعتیاد به مواد مخدر را میتوان
به 2 دسته اصلی تقسیم کرد: عوامل فردی و عوامل اجتماعی
الف ـ عوامل فردی: در چهارچوب عوامل
فردی میتوان به این موچوعات اشاره کرد:
وقت گذرانی و کسب لذت بیشتر، کنجکاوی
راهنمایی نشده، فراموش کردن مشکلات و سختیهای زندگی، بی بندوباری، ضعف شخصیتی و نداشتن
هدف در زندگی
ب ـ عوامل اجتماعی: در این چهارچوب، بیشتر جامعه
شناسان آسیبها و انحرافات اجتماعی را صرفا به عنوان پدیده ای اجتماعی به شمار می آورند.
به همین دلیل، صرفا عوامل اجتماعی را مورد بحث قرار میدهند و عوامل فردی و روانی را
مورد نڤر قرار نمیدهند. در حالیکه ویژگیهای شخصیتی و روانی افراد در این زمینه تأپیرگذار
است. اما عوامل اجتماعی انحرافات مورد بحپ و بررسی قرار میگیرندو از میان آنها به عواملی
که نقش مۆپرتری در این زمینه دارند، توجه میکنیم:
1ـ خانواده: یکی از مهمترین عواملی که نقش مۆثری
در هماهنگی و ناهماهنگی فرد با ارزشها و قوانین اجتماعی دارد خانواده است. تأثیر خانواده
در شکل گیری شخصیت و رفتار افراد و استقرار قانون و ارزشهای اجتماعی و رفتار نهایی
آنان مورد توجه اغلب صاحب نڤران است. اینکه خانواده دارای کدام ویژگیهای اخلاقی است
و تا چه حد به ارزشها و دستورات اخلاقی در فرایند زندگی اهمیت میدهد و روابط میان اعضای
خانواده چگونه باید باشد و والدین تا چه حد بتوانند از عهده مسئولیت خود در تربیت فرزندانشان
برآیند، می تواند اعضای خانواده را در برابر اغلب کجرویها از قبیل اعتیاد به موادمخدر
مصون نگه دارد.
2ـ گروه همسالان و دوستان: گروه همسالان و دوستان،
الگویی مطلوب برای فرد در زمینه طرز بیان، رفتار و طرز فکر است. فرد برای آنکه در
جمع دوستانش پذیرفته شود و با آنان ارتباط برقرار کند، ناچار به پذیرش ارزشها و عرف
آنان خواهد بود. از همین رو به شدت تحت تأپیر گروهی که بدان وابسته است، قرار دارد،
به اندازهای که تغییر در رفتار فرد منوط به تغییر در عرف و ارزشهای گروه بوده یا ارتباط
فرد با گروه قطع خواهد شد. تأثیر گروه همسالان و دوستان، همکاران و همفکران بر بلوغ
شخصیتی فرد کمتر از تأثیر خانواده نیست، زیرا پس از محیط خانواده، تحت تأپیر چنین گروههایی
قرار خواهد گرفت. به همین دلیل اگر فرد با گروهی از معتادان رابطه داشته باشد، کم کم
تحت تأثیر رفتار آنان قرار خواهد گرفت و معتاد به مواد مخدر خواهد شد زیرا از سویی،
معیار پژیرفته شدن فرد از سوی گروه، پذیرش فرهنگ آن گروه است و از سویی دیگر، معتادان
مایلند که به صورت دسته جمعی به مصرف موادمخدر بپردازند تا در زمان مصرف هم کسی باشد
که با آنان صحبت کند و هم بار فشار جامعه را بر دوششان کاهش دهد. به همین دلیل، معتادان
دوست دارند که دوستان خود را نیز به اعتیاد بکشانند، در چنین شرایطی، اگر جوانی از
تربیت صحیح ابتدایی در خانواده اش محروم باشد و خانواده اش آگاهی و اطلاعات لازم را
درباره زیانهای موادمخدر به وی نداده باشند و در محیط اعتیاد به مواد مخدر زندگی کند
و با دوستان معتادش در ارتباط باشد، به احتمال زیاد، چنین فردی به مواد مخدر معتاد
خواهد شد. اگرچه برخی افراد دارای اراده ی نیرومند بوده و تحت تأثیر چنین دوستانی قرار
نخواهند گرفت، بلکه خود بر آنان تأثیر میگذارند، اما شمار آنان بسیار کم است و اغلب
افراد به دلیل ضعف اراده، با گروهی که ارتباط برقرار میکنند، تحت تأپیر آن قرار می
گیرند.
3ـ فقدان آگاهی و اطلاعات و تصویری درست:
یکی از دلایل اعتیاد به مواد مخدر،
سطح پایین فرهنگ و عدم آشنایی افراد جامعه با خصوصیات مواد مخدر و تأثیرات و پیامدهای
منفی آن است. امروزه اغلب کارشناسان بر این باورند که لازم است دانش آموزان در برخی
از درسهایشان با اعتیاد و آثار زیانبار آن بر جسم و روح انسان و همچنین خسارات و زیانهای
اجتماعی آشنا شوند، زیرا اغلب معتادان، اطلاعی از تأثیرات اعتیاد ندارند.
4ـ بیکاری: از دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان
بیکاری یکی از مهمترین ریشه های جرم و انحرافات در جامعه است. بیکاری باعث می شود که
افراد به طرف قهوه خانه و مکان تجمع افراد تبهکار و معتاد کشیده شوند و کم کم به هم
نزدیک شوند، همچنین بیکاری باعث می شود که افراد بعد از مراحل درمان و بهبود دوباره
به مواد مخدر روی آورند.
5ـ در دسترس بودن مواد مخدر: اگر مواد مخدر به نسبت
زیادی وجود داشته باشد و به راحتی به دست آید و نظارت بر چگونگی مصرف آن کم باشد،
می تواند یکی از مهمترین دلایل ترویج اعتیاد باشد. تحقیقات اثبات کرده است که در جاهایی
که کشت مواد مخدر صورت گرفته و تهیه می شوند،اعتیاد بیشتر است. زیادی و ارزان بودن
این مواد نه تنها دلیل مهمی است برای توزیع کردن، بلکه مانع بزرگی برای ترک معتادین
به این مواد است به همین دلیل تعداد معتادینی که برای چندمین بار دست از مصرف این مواد
برداشته اند زیاد است، اما به دلیل در دسترس بودن این مواد، دوباره به مصرف مواد مخدر
روی می آورند.
6ـ کمبود محیط سالم برای سپری کردن اوقات فراغت:
انسان در عصر پیشرفت و تکنولوژی به دلیل حاکمیت ابزار و صنعتی شدن کار و فرصت تولید
زیاد و به کار بردن نیروی انسانی کم، اوقات فراغت بیشتری در اختیار دارد. به همین دلیل
بخشی از وقت خود را برای استراحت و رفع خستگی و کسب نیرو و توانایی اختصاص می دهد.
اگر جاهایی برای پرکردن اوقات فراغت سالم وجود نداشته باشد، افراد به اماکن شلوغ مانند
قهوه خانه، کوچه و خیابان پناه می برند. در آن زمان نیز، افراد بزهکار و منحرف به
آنها نزدیک می شوند و به ارتکاب کارهای بزه تحریکشان می کنند تا به آرامش نسبی برسند.
7ـ ناکارامدبودن سیستم تربیتی: در ابتدای سده نوزدهم،
صاحب نظران بر این باور بودند که برای جلوگیری از جرائم در یک جامعه، باید کاری کرد
که آموزش و پرورش در آن جامعه عمومی شود و تلاش کردند که آموزش و پرورش را اجباری
کنند. "ویکتور هوگو" در این باره جمله معروفی دارد: "یک مدرسه بسازید
تا یک زندان بسته شود". اما بعدا، به این نتیجه رسیدند که صرفا سواد افراد جامعه
کافی نیست، بلکه نوع و چگونگی جرائم متفاوت است و مجرمین از راه ترفندهای گوناگون دست
به انجام جرم میزنند. افراد از راه آموزش حفڤ دیسیپلین در مدرسه و ارزش و قوانین اخلاقی،
برای حفڤ قوانین اجتماعی آماده می شوند. در حالی که همزمان با صنعتی شدن کشورها، مدرسه
به جای انجام وظایف اصلی که آموزش و پرورش است، "پرورش" را فراموش کرده
و صرفا افراد را برای رسیدن به شغل خاصی در جامعه حمایت می کند. از طرف دیگر، وجود
تعداد زیادی دانش آموز در کلاسها و فقدان توجه و تحقیقات لازم معلمین در ابعاد اخلاقی
و عقاید کودکان و دانشجویان، در کنار دلایل دیگر، زمینه را برای انحرافات کودکان، از
جمله اعتیاد به موادمخدر فراهم می کند.
8ـ اوچاع بد اقتصادی: تأثیرات اوچاع بد اقتصادی بر
رفتار و اخلاق انسان در زمانهای گژشته، مورد توجه دانشمندان بوده است. جرم شناسان در
این زمینه به دو دسته تقسیم می شوند: گروهی که طرفدار مکتب کمونیستی هستند، بر این
باورند که در اکثر موارد رفتار ناهنجار افراد تحت تأپیر اوچاع بد اقتصادی و نابرابری
تقسیم پروت به عنوان دلیل انحراف است، به همین دلیل بیشتر بزهکاران و مجرمین از جمله
معتادان موادمخدر از طبقات پایین جامعه اند و در جاهای فقیرنشین و پرجمعیت و غیربهداشتی
زندگی می کنند و برای اثبات دیدگاه خود به این مطلب استناد می کنند.
در برابر این دیدگاه گروهی دیگر
از جرم شناسان، توسعه اقتصادی و سطح بالای زندگی را علت انحرافات می دانند. در این
گزارش به دلیل در دست نبودن آماری دقیق از بازداشت شدگان مربوط به مواد مخدر، بر آمارهای
سالهای بین 80ـ68 تکیه میکنیم. به طور نسبی آماری نسبی از 4 استان کرمانشاه، ایلام،
آزربایجان شرقی و کردستان را ارائه می دهیم.
این جدول روند بازداشت متهمان مرتبط
با موادمخدر بین سالهای 80ـ68 را نشان میدهد. به این ترتیب دستگیرشدگان موادمخدر در
سال 68، 254 نفر از هر 100هزار نفر جمعیت ایران بوده که در سال 81 این نسبت به 460
نفر رسیده است. در حد فاصل این سالها به طور نسبی، سالانه 260 نفر در برابر هر 100
هزارنفر از جمعیت کل کشور به جرم موادمخدر دستگیر شده اند که بیشترین تعداد دستگیرشدگان
را 460 نفر در سال 80 و کمترین تعداد را 65 نفر در سال 71 گزارش داده اند. آمارها
به این اشاره دارند که بازداشت شدگان در تمامی استانها به یک نسبت نیست و تفاوت زیادی
با یکدیگر دارند برای مپال در حالی که در استان یزد 513 نفر در برابر هر 100 هزار نفر
دستگیرشده اند، در استان آزربایجان شرقی این تعداد 84 نفر است.
همین طور تعداد دستگیرشدگان نشان
دهنده این است که در سال 1380 بیشترین میزان بازداشتها در استانهای قم و یزد به ترتیب
740 و 696 نفر در برابر هر 100 هزار نفر بوده است.
جدول
2: نسبت دستگیرشدگان موادمخدر در استانهای ایران در سالهای 80ـ68
همان گونه که در این جدول می بینیم،
نسبت دستگیرشدگان مربوط به موادمخدر در مدت سالهای 68 تا 80 در کل ایران روندی صعودی
داشته است. به همین دلیل به نظر می رسد در سال 68 به نسبت هر 100هزار نفر 256 نفر دستگیر
شده اند که این تعداد با سیر صعودی 80درصدی به نسبت 460 نفر رسیده است.
بیشترین و کمترین نسبت دستگیرشدگان
موادمخدر به ترتیب در سالهای 80 و 71 به 4/13% و 9/1% گزارش شده است. همین گور آمارها
نشان دهنده این است که روند دستگیر شدگان مواد مخدر در طول سالهای 76 تا 80 رشد روزافزونی
داشته است، زیرا حدود نیمی از مجرمین موادمخدر در طول این 5 سال دستگیر شده اند در
حالی که نیمی دیگر از مجرمین در طول 8 سال (68 تا 75) دستگیر شده اند. معتادین موادمخدر
با میزان 68% بیشترین نسبت این دستگیرشدگان را تشکیل می دهند و پس از آنان، قاچاقچیان
با 31% قرار دارند. خارجیها تنها 2% این نسبت را در بر می گیرند.
جدول 3: میانگین نسبی مصادره موادمخدر
در بین سالهای 80ـ68
در پایان به دلیل اینکه آمار دقیقی از سال
1391 در رابطه با زندانیان موادمخدر منتشر نشده است، به آماری که از طرف منابع رسمی
ایران منتشر شده تکیه می کنیم و فقط آمار استانهای کردستان را در اختیار خوانندگان
محترم قرار می دهیم: براساس گزارش خبرگزاری ایسنا، جبار باقری، رئیس امور زندانیان
استان آزربایجان غربی، آمار زندانیان مربوط به موادمخدر سال 1391 را 35% اعلام کرده
است. همچنین، این خبرگزاری از قول رئیس زندانهای استان کردستان گزارش داده است که میزان
5/28% زندانیان این استان در ارتباط با موادمخدر دستگیر شده اند. همچنین پژوهشی از
مرکز تحقیقات اجتماعی روژهه لات نشان داده که در سال 1391، 497 نفر در ایران به جرم
موادمخدر اعدام شده اند که 1/69% از اعدامیان را تشکیل می دهد.
منابع:
* برنامه استراتژیك ساماندهی معتادین حاد رها شده
و پرخگر در استان كرمانشاه سال، دانشگاه علوم پزشکی – سازمان بهزیستی- سازمان امور
زندانها، سازمان فنی و حرفه ای- نیروی انتڤامی- اداره اطلاعات ستاد مبارزه با مواد
مخدر – دادگستری سال1387-1385
*اخبار روز: www.akhbar-rooz.com ، سایه
سنگین مواد مخدر بر زندانهای ایران ،عابد توانچه
*ماخذ: ستاد مبارزه با مواد مخدر؛ دفتر برنامه ریزی
و آمار
*پایگاه اطلاع رسانی پزشكان ایران
با استفاده از مقاله محمد فلاح
( دبیر كل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری ایران)
*وب سایت تبیان استان گلستان، پایگاه اطلاع رسانی
سازمان تبلیغات اسلامی، اعتیاد علل و پیامدهای اجتماعی
* مركز تحقیقات اجتماعی روژههلات ، تحلیلی اماری
درباره حكم اعدام در ایران در (سال 1390)
* ایسنا
* وب سایت خانه ، جمهوری اسلامی و گسترش اعتیاد در
جامعه
تهیهكننده : اوین مصطفیزاده ، بفرین محمودی ، شنه خالدار
ترجمه از كردی : كژال محمدی
مرکز تحقیقات اجتماعی روژهه لات
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر